در واقعه گوهرشاد، خشونتی که به کار رفت کاملا غیرعادی بود
خسرو معتضد، پژوهشگر حوزۀ تاریخ در خصوص قضیۀ کشف حجاب و قضایای تغییرات پوششی مردم در زمان رضاشاه میگوید:
مردم ترس از این داشتند که غربزده شوند، بهخصوص مردم از سرنوشت هند میترسیدند. انگلستان در قرن ۱۹ هند را به استعمار خود درآورد. مساله دیگر قفقاز بود که دیگر جزئی از خاک ایران محسوب نمیشد. زمانی که قفقاز از ایران جدا شد به تدریج فرهنگ، خط و زبانش نیز تغییر کرد. مردم نیز از این مساله میترسیدید که نکند کلاه شاپویی مقدمهای برای تغییر فرهنگ باشد.
از سویی استاندار وقت خراسان به جای آنکه با مردم معترض در اینباره مذاکره داشته باشد و با علمای آگاه جلسهای بگذارد، با رئیس شهربانی تماس گرفت. پاکروان استاندار وقت خراسان قبلا در روسیه سفیر بود و آنجا دید که هر چه میشود، استالین به سرعت دستور تیراندازی میدهد. او نیز به تبعیت از استالین به سرعت دستور تیراندازی به معترضین مسجد گوهرشاد را داده بود. بسیاری از کسانی که در مسجد گوهرشاد حضور داشتند برای زیارت و نماز آمده بودند نه اعتراض.
در واقعه گوهرشاد خشونتی که به کار رفت کاملا غیرعادی بود.
رضا دیکتاتور
خسرو معتضد در همین خصوص اظهار کرد:
نکته بسیار مهم این است که معمولا دیکتاتورها بسیار به ظاهر مردم اهمیت می دهند و میخواهند همه به صورت یکشکل باشند و لباس متحدی بپوشند. در واقع سعی بر این بود که ایران مثل ترکیه شود.
با وجود کشتاری که انجام شد، دو سه سال بعد کلاه شاپویی و اجبار برای استفاده از آن از بین رفت. اما در واقعۀ مسجد گوهرشاد، همه چیز یک دفعه بزرگ شد.
کلاهی که بر سر مردم نرفت
همچنین خسرو معتضد بیان داشت:
مردم بیشتر سر مسئله کلاه فرنگی عصبانی بودند. مردم فکر میکردند این برنامهای برای فرنگی کردن ایرانیها و بابی شدن آنها است و این احساسات در میان مردم بود. اولین مقاومت در مقابل کلاه شاپو در مشهد و مسجد گوهرشاد است.
رضاشاه فکر میکرد اگر کلاه مردم را عوض کند، فکر مردم هم عوض میشود. رضاشاه هم سادهلوحانه فکر میکرد.
زن ایرانی محجوب است
وی ادامه داد:
از زمان هخامنشیان نگاه کنید تصویری از زن [با پوشش نامناسب] در تخت جمشید نمیبینید. برای اینکه غیرت داشتند. زنها همان زمان هم موهایشان را با پارچهای میپوشاندند. زن ایرانی محجوب است، غیر از زن ترکیهای است.