موضوعی که در فرهنگ و جامعه مذهبی بسیار تاثیر گذار است و به نحوی بلندگوی این قشر از جامعه است را عمدتا هیئتهای مذهبی میدانند که اگر در خود اینها هم تطوری داشته باشیم، خواهیم یافت که گونههای متفاوتی دارد و سبکها و مدلهای مختلفی از زندگی مذهبی را نشان داده و به نحوی گسترش میدهند. گاهی حتی رنگ و بوی مذهب و اهدافی که پیشوایان دین دنبال آن بودهاند در آن کم میشود.
با گذر زمان خصوصا بعد از انقلاب جایگاه هیات روز به روز در میان مردم بیشتر شده است. همچنین تنوع در سخنران و مداح و محیطی که هیاتها درون خود به وجود آوردهاند، حال چه فرهنگی باشد و هر محیطی که بر فرد تاثیرگذار است، توانست سلیقههای متفاوت قشر مذهبی را به خود جذب کند. هیئات به قدری گسترش یافتند که امروزه جای مساجد را گرفتهاند و این امر در گذر ایام، موجب کاسته شدن از محوریت و اهمیتی که مسجد در گذشته درون جامعه داشت، شده است.
هیاتها بعد از انقلاب را از دو جنبه میتوان مورد بررسی قرار داد:
- شکل و شمایل عزاداری
- محتوای متون عزاداری (شامل متن سخنران و مداح)
این دو خیلی با یکدیگر رابطه مستقیم دارند. از نکات مثبت هیئتهای بعد از انقلاب این است که کم کم به سمت و سوی سیاسی شدن و کنشگری در حوزه مسائل اجتماعی میروند و به سبک زندگی و فرهنگ مردم بسیار بیشتر میپردازند. منابر و اشعار مداحانِ این شکل بحثها نیز بیش از گذشته جا باز کرده است.
ولی از آنطرف هم شکلهای افراطی از هیئت را شاهد هستیم. اعمالی که شاید خیلی زیبنده مجالس اهل بیت نباشد. مجالسی که باید به صورت هوشمندانه و پرمغز باشد و معارف انسان در این مجالس زیاد شود.
ولی آیا همه هیئتها به سمت این معارف رفتهاند؟ آیا هدف هیئات برتاباندن نوعی سبک زندگی و فرهنگ اصیل اسلامی است؟
در جواب سوالهای مطرحشده نمیتوان انصاف به خرج نداد. هیئاتی وجود دارند که به جد این اهداف را دنبال میکنند ولی متاسفانه برخی هیئات دیگر اهدافی چون جذب مستمع بیشتر و یا به وجد آوردن مستع به هر طریقِ ممکن را دنبال میکنند که ریشهیابی این رفتار و بازخوردی که از مستمع گرفته میشود، ریشه فرهنگی و مذهبی مناسبی ندارد.
این که بنده گاهی اوقات اعتراض میکنم به بعضی از مداحیها که مثلاً فرض کنید در عزاداری دههی محرم وقتی انسان نگاه میکند -که گاهی میآورند عکسهایش را؛ حالا هم که دیگر این وسایل زیاد شده؛ البتّه بنده ندارم امّا گاهی میآورند به من نشان میدهند این عکسها و مانند اینها را- میبیند مثلاً در یک جلسه همه دارند همینطور میپرند هوا و میآیند پایین؛ خب، این چه فایدهای دارد؟ این چه تأثیری دارد؟ کجای این عزاداری است؟
اینکه من اعتراض میکنم، از هیجان جوانها بنده ناراحت نیستم؛ خب جوان اهل هیجان است، جوان منبع انرژی است و دائماً دلش میخواهد انرژی خودش را تخلیه کند؛ من از این باب [میگویم] که این وظیفههای بزرگ زمین نماند. وقتیکه در یک جماعتی ده هزار جوان یا پنج هزار جوان جمع شدند و دلشان را دادند به شما، شما میتوانید با یک اجرای عالی، هنرمندانه و پُرمغز، اینها را تبدیل کنید به انسانهای کارآمدی که با عزم جزم بروند دنبال کار، میتوانید هم تبدیل کنید به آدمهای بیخیال، بیفکر، ناامید و از لحاظ معنوی تهیدست؛ این کار را هم میشود کرد. شما از این فرصت استفاده کنید و آن شقّ اوّل را انتخاب کنید. حرف من این است.
ما از هیئت فقط نباید به دنبال ارضای احساسات خود باشیم بلکه به دنبال افزایش معرفت و استدلال خویش باشیم.
در همین راستا نقدی که میشود گاهی نغمهها و یا استفاده از ابزار آلاتی است که هیئت طراز اهل بیت نمیخورد و این شکل هیئات در گذر زمان رو به افزایش است که مناسب نیست (البته که آوا و نغمه خوش نیاز است).
در نهایت باید تلاش کرد که هیئات به سمت اهداف اصیل انقلاب و اسلام حرکت کنند و آن حالت معنوی خود را که از گذشته در مجالس اهل بیت بوده حفظ کنند و از ورود فرهنگهایی که با این گفتمان سازگاری ندارد، مواظبت کنند.
[…] حتی از زبان یک خرمافروش خاک آلود، منتشر شود. نمیخواست حسین (ع) را کسی یاری کند. به فرمانده شرطهها دستور داد تا او را […]