تورم غیرمعمول، میوۀ فاسد درخت اقتصاد کشور است؛ میوهای که میتواند مردم یک کشور را با مسمومیتهای مختلف فرهنگی مواجه کند. در نوشتههای قبل مواردی از این مسمومیتها بحث شد و در این نوشته بناست تا یک مسمومیت مزمن و مسری به نام داغ شدن بازار فعالیتهای سوداگرانه قدری بیشتر زیر ذرهبین نقد قرار گیرد.
- قسمت اول یادداشت: در باب تورم و پیامدهای فرهنگی آن
- قسمت دوم یادداشت: اثر تورم بر اخلاق جامعه
پیشتر بحث شد که نوسانات قیمتی حاصل از تورم بستر مناسبی برای انجام فعالیتهای سوداگرانه فراهم میکند؛ به عنوان مثال شخصی با خرید یک ماشین در قیمت پانصد میلیون تومان و فروش آن در قیمت یک میلیارد تومان میتواند سود صد درصدی را نصیب خود کند. حال اگر این سود ظرف ده روز حاصل شده باشد میتواند به نسبت برابر با عایدی حاصل از حقوق حدود ۵ سال یک فرد با درآمد حداقل حقوق باشد؛ یعنی ۵ سال در عرض ۱۰ روز! سودهای کلان، زودبازده و بدون همت و تلاش حاصل از سوداگری دل هر انسانی را میلرزاند. این رعشه قلوب باعث میشود تا خرامان خرامان مردم انگیزه بیشتری برای انجام این دسته از فعالیتها پیدا کنند که یکی از عوامل اثرگذار تشدید این فعالیتها تورم است.
همانطور که واضح و بدیهی است این فعالیتهای سوداگرانه دارای مضرات اقتصادی فراوانی است؛ لکن تبعات فرهنگی-اجتماعی غیرقابل جبران آن به مراتب دارای اهمیت بیشتری است. بیتوجهی به انها تحلیل ما از پدیده فعالیتهای سوداگرانه را به غایت ناقص میکند لذا در ادامه جهت گریز از نقصان تحلیل به آنها خواهیم پرداخت.
با مشاهده سود کلان و زودبازده فعالیتهای سوداگرانه یک نمونه و الگوی جدید درآمدزایی در جامعه معرفی و ترویج خواهد شد. نمونهای که ویژگیهای متمایزی دارد مانند آنکه در آن سود بسیار زیادی وجود دارد و همانطور که گفته شد سود حاصل برابر عایدی چندسال کار فرد در نقشی دیگر است. دیگر ویژگی آن بازدهی سریع این فعالیتهاست به طوریکه با سایر فعالیتها برای رسیدن به شغل و درآمد اساساً قابل مقایسه نیست؛ به عنوان مثال یک پزشک لازم است تا پس از اخذ دیپلم که خود دوازده سال به طول میانجامد، حداقل هفت سال را به گذراندن دروس دانشگاهی اختصاص دهد تا به درجه پزشکی عمومی برسد و اگر علاقهمند به تخصص در این رشته نیز باشد باید چهار سال دیگر را به آن اضافه کرد که مجموعاً بیست و سه سال زمان لازم برای رسیدن به مرحلهای است که پزشک میتواند از عایدی نهایی تلاش خود استفاده کند. این درحالی است که عایدی حاصل از سوداگری همانطور که بحث شد به شدت کوتاه مدت و زودبازده است. ویژگی دیگر، عدم نیاز به تحصیلات و زحمات قبول شدن در امتحانات و کنکور و دانشگاه است و هر شخصی بدون نیاز به تحصیلات و صرفاً با تجربه حضور در چند معامله میتواند کار را شروع کند. آخرین ویژگی نیز عدم نیاز به تلاش و همت فراوان برای رسیدن به درآمد و ثروت است بلکه با داشتن اطلاعات درست و واقعی، فرد بدون هیچ دغدغهای میتواند هیچ تلاش و همتی برای درآمدزایی خود انجام ندهد. مع الوصف این یک نمونهی متمایز درآمدزایی است.
این نمونه به سبب ویژگیهای ذکر شده میتواند در زمینه درآمدزایی به عنوان الگو و اسوه مطرح شود و خیل عظیمی از مردم را به سمت خود بکشاند بدون آنکه جامعه متوجه بلوای آن شده باشد؛ به این علت در ابتدای نوشته داغ شدن بازار فعالیتهای سوداگرانه را یک بیماری مزمن و مسری نامیدیم.
این الگوی جدید، جامعه را تبدیل به یک جامعه تنبل و کمتلاش میکند. کمتلاش شدن جامعه سرعت رشد جامعه در ابعاد مختلف را به شدت کند و حتی گاهی متوقف میکند. همچنین صبر اجتماعی جامعه کاهش خواهد یافت. ثروتها و درآمدهایی که زود به ثمر مینشینند و بدست میآیند، صبر اجتماعی یک ملت را قدری کاهش میدهد که مردم جامعه را در حوادث مختلف پیشروی خود بسیار آسیبپذیر کرده و آستانه تحمل ایشان را بسیار کاهش میدهد؛ این جامعه بهشتی برای غارتگران خارجی و بیگانه خواهد بود.
سوداگری همانطور که گفته شد تمایل مردم به تحصیلات را کاهش میدهد و جامعه را بهمرور کمسواد میکند. گزارههایی از این دست که درس خواندن چه فایدهای دارد؟ و بدون درس خواندن میتوانم با خرید و فروش آن سهم درآمد کسب کنم از جوانان جامعه مذکور شنیده میشود. جامعه که کمسواد شد، طعمهی مناسبی برای مهاجم فرهنگی است تا به نحو احسن و به بهترین شکل جنگ نرم را پیش ببرد.
موارد شمرده شده گوشهای از تبعات فرهنگی داغ شدن بازار فعالیتهای سوداگرانه بود. ظرفیت و استعداد مردم میتواند به شکل بهتر و بهرهورتری در فعالیتهای مولد اقتصادی به کار گرفته شود که خود دارای اثرات فرهنگی-اجتماعی بسیار مثبتی نیز هست. تورم به عنوان یکی از متهمان ردیف اول این جرایم فرهنگی بایست در دادگاه جامعه حاضر باشد تا بتوان با حل یکی از ریشههای اصلی این فعالیتها از تبعات مخرب آن نیز جلوگیری کرد.
سید محمد نبیزاده
هسته «فرهنگ اقتصادی»