بسیاری از ما در سردرگمی حوادث پیچیدۀ این روزهای ایران و جهان نفس میزنیم و به دنبال مسیری درست، تصمیمی عاقلانه و شناختی صحیح هستیم و بعضاً به دنبال تفسیر و توضیح آن برای دیگران میرویم که این روزها تحت عنوان «جهاد تبیین» از آن یاد میشود.
مشعلِ تاریخ را باید بالا نگه داشت
در دیدار اخیر رهبر انقلاب با مردم قم، نکات قابل توجهی در رابطه با تاریخ و حوادث تاریخی ذکر شد که میتواند ما را از آن سردگمی که در بالا ذکر شد نجات دهد. در ادامه در چند مرحله به توضیح آنها خواهیم پرداخت.
در قسمت اول یادداشت به تاکید رهبری بر لزوم حفظ و ذکر مداوم وقایع تاریخی خواهیم پرداخت. رهبری تاکید بر زنده نگه داشتن حوادث مهم تاریخی کردند و زنده نگه داشتن حوادث تحوّلیِ تاریخ را وظیفۀ همه ما دانستند.
ایشان فرمودند باید این حوادث پررنگ، نگه داشته شود و البته در مقابل از تلاش افرادی برای به حاشیه راندن این حوادث و کتمان آنها سخن گفتند: «راهبرد جریان باطل، کتمان ایّامالله یا کمرنگ کردن اینجور حوادث است. راهبرد جریان باطل این است که نگذارد این جور روزها، این جور حادثهها زنده بمانند، نورافشانی کنند. از نظر جبهۀ باطل این ایّام غالباً کتمان میشوند یا انکار میشوند؛ حتّی به انکار هم میرسد! روز بیستودوم بهمن کتمان میشود، روز سیزدهم آبان، روز نوزدهم دی، روز نهم دی، روز بیستونهم بهمن ــ قضیۀ تبریز ــ روز تشییع شهید سلیمانی، روز تشییع شهید حُججی، اینها همه ایّامالله هستند؛ اینها را میخواهند کتمان کنند. اینها هر کدام یک مشعلی هستند که از نظر جریان باطل باید خاموش بشوند. جریان باطلی که در مقابل شما، در مقابل این ملّت، در مقابل این انقلاب قرار دارد، این مشعلها را برنمیتابد؛ اینها را باید نابود کند، مشعلها را خاموش کند.»
حتی بیان کردند که قرآن هم ما را به زنده نگه داشتن این حوادث امر کرده است و باید برای حفظ آن در تاریخ تلاش کرد.
چگونه تاریخ را زنده نگه داریم؟
در قسمت دوم این نوشته به سوال مهمی خواهیم پرداخت: این حوادث را چگونه میتوان زنده نگه داشت؟ زنده نگه داشتن این حوادث وظیفۀ کیست؟ در شرایطی که دشمن همه جانبه ما را مورد حمله قرار داده و به تعبیر رهبری از همان ابتدا، اصل جنگ را برپایۀ تبلیغات گذاشته است، عملکرد ما باید چگونه باشد؟
تبلیغاتی که رهبری فرمودند همه جانبه است. هدف و ابزار اول و مهم دشمن تبلیغات و پروپاگاندا است. سیاستی آشنا که این روزها هم به طور واضح در کشور جاری و ساری هست و بود و خواهد بود؛ تبلیغ علیه جمهوری اسلامی در دنیا و افکار عمومی در داخل کشور.
جواب سوال واضح است و چند سالی است که زیاد به گوش ما خورده که عدم تحقق آن نیز، انتقادی جدی بر عملکرد ما جوانان نیز هست؛ چرا که کار جدی و شبانهروزی انجام ندادیم. نتوانستیم خود را در مقابله با تبلیغات دشمن حتی بهصورت متوازن جلو ببریم و متاسفانه بسیار عقب هستیم.
جهاد تببین یعنی بیان اثرگذار همین حقایقی که دشمن میخواهد خاموش کند: «این مسئلۀ جهاد تبیین که حالا بارها و بارها بنده تکرار کردهام، باز هم تکرار میکنم. دشمن در رأس نقشههایش تبلیغات است؛ به قول خودشان پروپاگاندا است. علاجِ پروپاگاندا «تبیین» است، تبیین حقیقت از زبانهای مختلف، از حنجرههای مختلف، با تعبیرات مختلف، با ابتکارات مختلف؛ تبیین. وسوسهای را که روی آن جوان یا نوجوان اثر میگذارد، چه میتواند برطرف کند؟ باتوم که نمیتواند برطرف کند، آن وسوسه را تبیین میتواند برطرف کند».
باید همهجانبه به قضیه ورود کرد. در این یادداشت، تاکید بر تاریخ داریم: در بحث تاریخی و تبیین وقایع آن، تنوع لازم را نداریم. حتی بعضاً سلیقه زیبایی هم نداریم و مخاطب را نسبت به فضای تاریخی و روایت حقیقی بدبین و بیاعتماد میکنیم. معضل کتاب نخواندن داریم و…
بنابراین، علاوه بر تشویق به کتابخوانی، باید از دربهای دیگر هم وارد شویم و از دریچههای دیگر نیز به تبیین حقیقت بپردازیم. مخاطب ما کتاب نمیخواند؛ فیلم که میبیند، انیمیشن که تماشا میکند، در فضای مجازی که پرسه میزند. از همین درگاهها و کانالها و بسترها استفاده کنیم. البته با ظرافت و دقت و صداقت.
البته ناگفته نماند که در وهله اول باید بر روی خودمان کار کنیم و خودمان را قویتر کنیم. چه از نظر شخصیتی، چه از نطر علمی، چه از نظر قدرت تفکر و چه از نظر ایدهپردازی برای فعالیتهای مبتکرانه و خلاقانه. باید مخاطبانمان بهتر بشناسیم و بهتر ارتباط بگیریم تا در دوگانه دوست و دشمن، دوست را انتخاب کند.
روایت تاریخ، فردا را محقق میکند
حال به سراغ قسمت سوم و آخر این یاددشت میرویم. ما باید به تاریخ جان بدهیم. باید آن را زنده نگه داریم تا حماسهها تکرار شود. تبیین حماسههایی چون معلم تفتی که در آتش برای نجاتجان دانشآموزان سوخت، حاصلش میشود دانشآموزانی چون علی لندی که در آتش برای کمک به همنوعان خود میسوزد.
بسیاری از وقایع را باید هم با نگاه گذشته و هم با نگاه آینده و اثراتی که در جامعه میگذارند روایت کرد. این مسئله است که به تاریخ جان میدهد و به مردمی که تاریخ آنها بیان میشود، هویت.
رهبرانقلاب در دیدار با مردم قم فرمودند: «کسانی که آن روز (۱۹ دی ۱۳۵۶ قم) در متن حادثه بودند، به اهمّیّت این کار توجّه نداشتند؛ احساس تکلیف کردند – که حالا عرض خواهم کرد – آمدند وسط میدان. شاید توجّه نداشتند – لااقل همۀ آنها توجّه نداشتند – که چه کار دارند میکنند؛ چه حرکت عظیمی را دارند رقم میزنند؛ آنها نمیدانستند امّا قضایای تاریخی را، حوادث تاریخی را اگر بخواهیم تعریف کنیم، باید با نگاه به گذشته و آیندۀ آن، تعریف کنیم.»
خلاصه مطلب آن است که باید ورودی جدی به مسئله تبیین کرد. باید فداکارانه پای رشادتها، دستاوردها و تاریخ پُر فروغمان ایستاد. منتقد اصلی مشکلات هم باید خودمان باشیم که با شکلی صحیح به دنبال درمان آن برویم و نسخه اصلاحش را بپیچیم، نه آنکه دشمنان با دلسوزی ریاکارانه دست بر روی مشکلات ما گذاشته ولی در عمل دستاوردهای ما را انکار و نابود کنند.
سید محمدصادق طالبیان
هستۀ «تاریخ انقلاب اسلامی»