با آنکه هوش مصنوعی هنوز به آن بهرهبرداری کامل و گستردهای که انتظار میرود نرسیده است، تاکنون این فناوری جنجالهای زیادی به پا کرده و نقل محافل علمی و فرهنگی در شرق و غرب عالم شده است. از بین مجموعۀ بزرگ کاربردهای هوش مصنوعی، یک امکان این فناوری مورد توجه قرار گرفته است و آن قابلیت «شخصیسازی محصولات [فرهنگی]» برای هر کاربر است.
در شروع دوران مدرن، میل فزاینده به ثروت سبب شد تا تولید در سطح انبوه شکل بگیرد. تولید انبوه در دوران مدرن مبتنی بر فناوری خط تولید بود که در آن روزگار تازه به میدان آمده بود. در این فناوری، محصولات به صورت سری و مشابه تولید میشدند؛ به شکلی که تفکیک بین محصولات خروجی از کارخانه، در عمل ممکن نبود. به تدریج انسانها به این فکر افتادند که میتوانند محصول شخصی و منحصر به فرد خود را مطابق با علاقه و سلیقه خود داشته باشند. اما به دلیل محدودیتهای فناوری خط تولید، تحقق این مساله بهطور کامل تا به امروز دست نداده است. امروزه سخن از محقق شدن این علاقه دیرینه بشر به وسیله هوش مصنوعی است.
این فناوری نوظهور امکان گردآوری، دستهبندی و تحلیل کلاندادههای منتشر شده توسط افراد در فضای دادهباز اینترنت را دارد. همچنین قابلیت ویژه دیگری که هوش مصنوعی دارد و به کمک آن این مسئله محقق خواهد شد، توانمندی یادگیری عمیق و بهینهسازی دائمی الگوهای یادگیری است. این فناوری دائماً در حال بهینهسازی خود و الگوهای تحلیلی خود است، بدین ترتیب همواره تحلیلهای دقیقتری از کاربر خود ارائه میدهد و بدین شکل رضایت کاربر از خود را افزایش میدهد. طولی نمیکشد که در این مسیر، هوش مصنوعی بهترین پیشنهادات را برای هر کاربر ارائه میکند و بدین شکل بهترین مشاور و دستیار هر فرد خواهد شد.
تجربیات پیشین در زمان استفاده از فناوریها نشان داده است که استفاده از هر فناوری مستلزم رخ دادن سلسلهای از تغییرات اجتماعی است. بنظر میرسد از جمله تاثیرات مهم این امکان خاص هوش مصنوعی که از آن سخن گفته شد میتوان به «تشدید فرایند فردگرایی[۱]» یا «فردگرایی فزاینده» اشاره کرد.
فرایند فردگرایی در جوامع غربی با کاهش یا از بین بردن کارکرد نهادهای جامعه سنتی شروع شد. این فرایند که تا به امروز ادامه پیدا کرده، موفق نشده است تا به کلی نهادهای [سنتی] جامعه مانند دین و خانواده را از میان بردارد. امروزه، هوش مصنوعی قابلیت شناسایی علایق کاربران اینترنت را دارد و با الگوی یادگیرنده خود میتواند شناخت خود از کاربران را عمیق و عمیقتر کند. بدین ترتیب با هوش مصنوعی ممکن میشود که در شخصیترین حالت ممکن به کاربران پیشنهاد ارائه کرد و در ادامه نیز محصولات [فرهنگی] را در شخصیترین حالت ممکن تولید کرد و در اختیار مخاطبان گذاشت.
رابطه انسان و نهادهای جامعه مبتنی بر نیازهای انسانی شکل گرفته و تداوم یافته است. با افزایش شخصیسازی محصولات و تحقق فردگرایی فزاینده، خودمختاری افراد در برابر نهادهای جامعه بیشتر و بیشتر میگردد. این افزایش خودمختاری افراد در برابر نهادهای جامعه سبب میشود تا افراد برای پاسخ به نیازهای خود به این نهادها رجوع نکنند و بدین ترتیب این نهادها به تدریج، ضعیفتر و نحیفتر از امروز خود خواهند شد.
میتوان حدس زد که هوش مصنوعی با تکمیل این چرخه، بیش از پیش نهادهای موجود در جامعه مانند دین و خانواده را تضعیف خواهد کرد و شتاب بیشتری به فرایند فردگرایی در جوامع خواهد بخشید. جامعهای که هوش مصنوعی شکل خواهد داد، جامعهای متشکل از گروهها، اجتماعات و جوامع غیرمکانمند و جهانی خواهد بود که در آن هر فرد قطع نظر از ملیت خود حضور خواهد داشت. به عبارت دیگر هوش مصنوعی فرهنگ جهانی نوینی را طرحریزی خواهد کرد که در آن، افراد از نهادهای جامعه بینیازتر از امروزه خواهند بود.
[۱] منظور از فردگرایی، جهانبینیای است که در آن فرد محوریت داشته و بر ارزش اخلاقی فرد تاکید میشود. در این دیدگاه، فرد از ارزش بیشتری نسبت به جمع یا گروه برخوردار میگردد.
محمدامین آبیپور
هستۀ «فرهنگ و تمدن غرب»