یکی از مهمترین عوامل موفقیت حرکت انقلابی ۵۷ را میتوانیم مسئولیتپذیری (تکلیفگرایی) بدانیم. نباید فراموش کنیم که حرکت انقلابی در بهمن سال ۵۷ اولین مرحله از انقلاب اسلامی بوده است و ما مراحل دیگری را همچون دولت اسلامی، جامعه اسلامی و تمدن اسلامی پیش رو داریم که برای رسیدن به آن مراحل باید به مسئولیتپذیری (تکلیفگرایی) توجه کنیم.
این عامل که در تعابیر حضرت امام (ره) با عنوان «قیام لله» نیز مطرح شده است، دارای یک سری الزامات است که امروزه برای ما تبدیل به یک چالش شده است. به عنوان مقدمه باید مطرح شود که قیام برای خدا ضروری است و خداوند در آیه ۴۶ سوره سبا بیان کردهاند که اگر بخواهم به شما یک توصیه کنم، قیام برای خداست؛ اگر توانستید گروهی و اگر نشد به تنهایی قیام کنید.
اختلاف ممنوع!
اولین مسئله که در دل همین عبارت «قیام لله» نهفته، الهی بودن است که گاهی آن را فراموش میکنیم. اگر حرکتی برای خداست، در آن نباید درگیری و دعوا وجود داشته باشد و به همین خاطر اگر ما برای خدا کاری را انجام میدهیم از اختلاف دوری کنیم، چرا که به تعبیر امام (ره) اختلاف انتحار است و اساسا بزرگترین مشکل و مانعی که از پیروزی و سربلندی مسلمین جلوگیری کرده، اختلاف و تفرقه است. همچنانی که حضرت امام میفرمایند «اینکه یک میلیارد جمعیتْ اسیرِ یک ابرقدرت دارای مثلًا دویست میلیون جمعیت، صد و پنجاه میلیون جمعیت است، این برای این است که آن صد و پنجاه میلیون جمعیت با هم یک اجتماعی دارند در یک مقصدی، و این یک میلیارد جمعیت با هم که اجتماع ندارند، مخالف هم هستند».
آن چیزی که باعث شد که رژیم پهلوی با حمایت کشورهای دیگر نتواند در مقابل این حرکت مردم مقاومت کند، همین وحدت مردم بود. حضرت امام (ره) یکی از آثار وحدت را این گونه بیان میکنند که «شما نترسید از اینکه کارتر از آن طرف میگوید «ما پشتیبانی میکنیم» و وزیر خارجه انگلستان از آن طرف میگوید که «ما پشتیبانی میکنیم» و نمیدانم کرملین از آن طرف میگوید «پشتیبانی میکنیم»؛ اینها همه حرف است که میزنند. هیچ از این معنا نترسید. یک ملت- هر چه هم که ضعیف باشد- وقتی همه گفتند نه، این «نه» است، نمیشود «آره» بشود. نه میتواند نظامی این کار را بکند، نه میتواند ارتش امریکا و روسیه این کار را بکند؛ این یک چیزی است نشدنی».
یک دانه هم برای ما غنیمت است!
امروز هم ما همانند دوران مبارزه انقلاب اسلامی نیاز داریم که اتحاد و انسجام خود را حفظ کنیم و به بهانههای واهی متفرق نشویم. یکی از عواملی که موجب تفرقه میشود، اختلاف نظر و نوع مواجهه با این اختلاف نظر است. یکی از مهمترین توصیههای حضرت امام نسبت به ۲ گروه دانشگاهی و حوزوی این است که «و در این فرصت، لازم است از طبقه جوان تقاضا کنم که نسبت به ساحت محترم مراجع و روحانیون، احترامات لایقه را مراعات نمایند» و از آن طرف «نگویید که این دانشگاهی- عرض کنم که- فاسق و فاجر! و… است، دائماً جدا نکنید
اینهایی که دارند الآن برای اسلام کار میکنند و چیز مینویسند و- عرض میکنم که- حالا حتماً یک خطایی هم کردهاند، خطایش را رفع بکنید. شما عالمید خطایش را رفع بکنید، طرد نکنید. آقا، ما امروز یک دانه آدم را لازم داریم، یک دانه هم برای ما غنیمت است» . گاهی نیز این تفرقه به علت جهل و ناآگاهی است که در این صورت نیز ما باید نسبت به اطرافیان خود حساس باشیم و به عنوان یک واجب شرعی مسائل را برای آنها تبیین کنیم.
تو برو خود را باش…
نکته بعدی که باید آن را مورد توجه قرار دهیم، این است که به بهانه فرار از مسئولیت دیگران –افرادی که برای انجام آن پول دریافت میکنند و یا سایر افراد – ما از وظیفه خود چشمپوشی نکنیم. «هر فرد باید خودش را موظف بداند به اینکه این کاری که الآن این کار جزئی که پشت میز نشسته به او محوّل است، این کاری که به او محوّل است، روی عدالت عمل بکند؛ منتظر نشود که وزیر، عادل بشود. وزیر، عادل بشود یا عادل نباشد، شما باید عادل باشید.
نخستوزیر عادل باشد یا نه، برای خودش ضرر دارد و نفع دارد. آن حسابش علی حدّه هست. شما هم حسابتان علی حدّه است، پیش خدا حسابش علی حدّه است، پیش ملت هم حسابش علی حدّه است. … منتظر نشود دیگران عادل بشوند تا او عادل بشود، مثل این است که من منتظر بشوم دیگران نماز بخوانند تا من نماز بخوانم، یا منتظر بشوم دیگران ناهار بخورند تا من ناهار بخورم! چه طور وظایف طبیعی را آدم این طوری عمل میکند. وظایف طبیعی را هر کسی شخصی عمل میکند؛ شما هیچ وقت انتظار کشیدید دیگران نفس بکشند تا شما بکشید؟ دیگران نگاه کنند تا شما نگاه [کنید]؟ هیچ همچو نیست.
شما به حسب طبیعتتان وظایف طبیعی را شخصاً عمل میکنید. وظایف الهی هم همین طور است» . نگوییم که چرا مسئولین درست نمیشوند، چرا آنها کار انجام نمیدهند چرا که همه ما – اعم از مردم و کارگزاران – نسبت به نعمت بزرگ انقلاب اسلامی وظایفی داریم که باید کار خودمان را انجام بدهیم تا بتوانیم پاسخگوی روز قیامت باشیم که در آن روز این صحبت که چون فلانی وظیفه خود را درست انجام نداده است، من نیز وظیفه خود را انجام نمیدهم پذیرفته نخواهد بود چرا که «وَلَا تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَیٰ».
شأن شما اجل نیست…
نکته پایانی نیز که باید در قیام لله به آن توجه کرد، انجام شدن وظیفه است، ولو اینکه این کار باشان ما سازگار نباشد. همه ما در رابطه با شهید مطهری (ره) شنیدهایم که «در مدتی که مشغول نگارش یا چاپ این داستانها بودم، بعضی از دوستان ضمن تحسین و اعتراف به سودمندی این کتاب، از اینکه من کارهای به عقیدۀ آنها مهمتر و لازمتر خود را موقتا کنار گذاشته و به این کار پرداخته ام، اظهار تأسف میکردند و ملامتم مینمودند که چرا چندین تألیف علمی مهم را در رشتههای مختلف به یک سو گذاشتهام و به چنین کار سادهای پرداختهام.
حتی بعضی پیشنهاد کردند که حالا که زحمت این کار را کشیدهای پس لااقل به نام خودت منتشر نکن! من گفتم چرا؟ مگر چه عیبی دارد؟ گفتند اثری که به نام تو منتشر میشود لااقل باید در ردیف همان اصول فلسفه باشد، این کار برای تو کوچک است. گفتم مقیاس کوچکی و بزرگی چیست؟ معلوم شد مقیاس بزرگی و کوچکی کار در نظر این آقایان مشکلی و سادگی آن است و کاری به اهمیت و بزرگی و کوچکی نتیجهی کار ندارند؛ هر کاری که مشکل است، بزرگ است و هر کاری که ساده است کوچک.».
گاهی اوقات اگر ما بخواهیم رعایت شأن و جایگاه اجتماعی خود را بکنیم، اساس آن وظیفه از بین میرود و کاری بر روی زمین میماند، پس برای انقلاب اسلامی نباید از هر چیزی که داریم مضایقه کنیم. این کار میتواند از بارگذاری وضعیت واتساپ، دستگیری از دوستان، دعوت دوستان برای شرکت در راهپیماییها و… باشد.
امیرمهدی حسیبی
هستۀ «معارف انقلاب اسلامی»